عبدالرسول مشکات؛ محسن شیراوند
چکیده
همچنان که بسیاری از متفکران اذعان دارند، تمدن مدرن، دارای یک روی درخشان و پیشرفته و یک روی تاریک و بحرانی است. موضوع این مقاله، بررسی رویة چالش خیز و بحرانی آن و نیز جستجوی ریشهها و خاستگاههای نظری ...
بیشتر
همچنان که بسیاری از متفکران اذعان دارند، تمدن مدرن، دارای یک روی درخشان و پیشرفته و یک روی تاریک و بحرانی است. موضوع این مقاله، بررسی رویة چالش خیز و بحرانی آن و نیز جستجوی ریشهها و خاستگاههای نظری و بهویژه انسانشناختی آن است. هدف از این نوشتار نیز این است که ضرورتِ درانداختن طرحی نو و الگویی جدید (مبتنی بر مبانی و اصولی دیگرسان)، بهطور محسوس و ملموس هویدا شود و همة ما به ویژه معتقدان به دربستپذیریِ الگوی مدرنیته و منکران تحول و بازاندیشی در توسعة غربی، بهطور ملموستری، این ضرورت را احساس کنیم. این پژوهش با روش اسنادیـتحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای تألیف و به این نتیجه نایل شده است که: بحرانها و چالشهای فراگیر که اینک تمام مناسبات انسانی را تهدید میکند، اموری اتفاقی یا ناپیوسته نیستند؛ بلکه همگی ریشه در اصول و مبادی معرفتی و اندیشگی عصر جدید دارند. بر این اساس، به نظر میرسد، زمان آن فرا رسیده است که انسانِ امروز به افق و راهی متفاوت بیندیشد. البته این مقال، مدعیِ ستیز و پرهیز مطلق نیست؛ بلکه داعیِ بهرهگیری حکیمانه از تجارب مدرن، در عین حرکت جسورانه بهسمت افقی فرامدرن است.